کریستوفر نولان فیلمساز تحسین شدهای است که تاکنون فیلمهایی با فروش میلیارد دلاری ساخته و موفق به کسب پنج نامزدی اسکار شده است. همین یک جمله کافی است که بخواهیم کمی او را جدیتر بگیریم و نگاهی به کارنامه حرفهای او بیاندازیم. نولان تاکنون 12 فیلم را شخصاً کارگردانی کرده و تمام آنها را سبک و قائده ویژه خود انجام داده است. برای مثال، او در ساخت صحنههای حیرت آور بدون استفاده از جلوههای ویژه چیره دست است. البته که فیلمهای کوتاه او را جزو این 12 مورد از بهترین فیلم های کریستوفر نولان به حساب نیاوردیم؛ چرا که تنها یکی از آنها منتشر شده و مربوط به دوره پیش از ورودش به فضای حرفهای سینما میباشد.
فیلمهای نولان اغلب با وجود ورود به سینمای بلاک باستر، همزمان پیچیده نیز هستند. این پیچیدگی میتواند در نحوه روایت داستان باشد و یا در عنوانی همچون اپنهایمر به دلیل اطلاعات پیش نیاز سیاسی یا علمی بسیار آن باشد. در هر صورت فیلمهای نولان در طیف گستردهای قرار میگیرند که از ابرقهرمانی تا بیوگرافی را شامل میشود. همچینن لازم به ذکر است که او اغلب نویسندگی آثار خودش را نیز انجام میدهد. در ادامه به رتبه بندی بهترین فیلم های کریستوفر نولان خواهیم پرداخت و نگاهی به کارنامه او خواهیم انداخت.
12. Following – تعقیب
اولین فیلم کریستوفر نولان، ضعیفترین اثر او است. البته که تعقیب نیز اثر قابل توجهی بوده و با توجه به نبود هرگونه امکانات برای ساخت آن، ارزشمند است. داستان این فیلم درباره یک نویسنده بیکار است که در خیابانهای لندن مردم مختلف را تعقیب میکند بلکه بتواند داستانی برای نوشتن بیابد.
تعقیب با بودجه شخصی کریستوفر نولان در لندن ساخته شده و آخر هفته ها فیلمبرداری میشد. فیلمبرداری، کارگردانی و تدوین را کریستوفر نولان به تنهایی انجام داده و نتیجه آن، دیده شدنش توسط استودیوهای هالیوود بود.
11. Insomnia – بیخوابی
بیخوابی پس از یادگاری، دومین فیلم بزرگ و استودیویی نولان است که بازیگران بزرگی همچون آل پاچینو و رابین ویلیامز در آن بازی کردند. این فیلم درواقع بازسازی هالیوودی یک فیلم نروژی به همین نام است که درباره یک پرونده قتل در شهری از آلاسکا است. شخصیت اصلی فیلم نیز به دلیل سنگینی وقایع و البته وضعیت متفاوت شبانه روز در آلاسکا، به اینسومنیا یا بیخوابی دچار میشود.
آل پاچینو در این فیلم بازی فوقالعاده ای را ارائه میکند اما بزرگ برنده بیخوابی، حضور رابین ویلیامز در نقش منفی آن است. رابین ویلیامزی که اغلب او را به عنوان مردی شیرین و مهربان میشناسیم، برای اولین بار نقشی بسیار سرد و مرموز را در این فیلم ایفا کرد که گواه از توانمندی او در بازی نقشهای متفاوت است. فیلم بیخوابی از هر نظر عالی است اما در مقایسه با دیگر فیلمهای نولان، حرف زیادی برای گفتن ندارد.
10. The Dark Knight Rises – شوالیه تاریکی برمیخیزد
شوالیه تاریکی برمیخیزد، پایانی بر سهگانه بتمن بود. با قسمت دوم، یعنی فیلم شوالیه تاریکی مشخص بود که ساخت دنبالهای بهتر از آن، تقریباً غیرممکن بود. با این حال نولان فیلم سوم را ساخت و اگرچه که ضعفهای بسیاری داشت، اما همچنان ویژگیهای مثبتی را نیز به مجموعه آورد. شاید مهمترین آن تمرکز دوباره ای بر بروس وین به جای بتمن باشد.
همچنین ببینید: 10 حقیقت مهم درباره فیلم لئون که احتمالا نمیدانید!
با این حال برخی شخصیتها ضعف در پردازش داشتند و برای مثال، تالیا الغول میتوانست خیلی بهتر باشد. از سوی دیگر، سکانس پایانی بتمن بهنظر کمی ناهماهنگ با تم فیلم بود و انگار که از فیلم دیگری آن را به انتهای شوالیه تاریکی چسبانده باشند.
9. Dunkirk – دانکرک
پس از ساخت چند فیلم ابرقهرمانی و بلاک باسترهای علمی تخیلی، نولان تصمیم گرفت چیز تازه ای را امتحان کند. او با فیلم دانکرک، برای اولین بار وارد فضای جنگی و تاریخی شد و جنگ را از زوایای متفاوتی به تصویر کشید. دانکرک براساس وقایع واقعی جنگ جهانی مربوط به محاصره دانکرک در سال 1940 است که در سه جبهه زمین، دریا و هوا به تصویر کشیده است. نکته جالب این فیلم، تفاوت زمان برای هر جبهه است. داستان نیروی زمینی در چند هفته، نیروی دریایی در چند روز و نیروی هوایی تنها در چند ساعت میگذرد و در نهایت با در یک نقطه به پایان میرسند.
عدم ایجاد شخصیت پردازی برای سربازان جنگ، به رئالتر شدن فیلم میافزاید با این حال همین مسئله کمی از جذابیت آن برای مخاطبان کم میکند. اگرچه دانکرک یکی از بهترین فیلم های کریستوفر نولان محسوب میشود، اما عدهای آن را یک شکست میدانند.
8. Batman Begins – بتمن آغاز میکند
فیلم بتمن و رابین، پایانی بر مجموعه قدیمی این شخصیت بود. با گذشت حدود 8 سال، زمان مناسب برای ریبوت و ساخت فیلمی جدید از شخصیت بتمن فرا رسیده بود. کمپانی برادران وارنر نیز کریستوفر نولان را کارگردان ایدئال برای این فیلم در نظر داشتند.
اگرچه که بتمن آغاز میکند بهترین فیلم سهگانه نبود، اما آغازی مناسب بر یکی از بهترین سهگانه های تاریخ سینما بود. تصمیم نولان برای تمرکز بر ترسهای کودکی بروس وین و ریشه های او، عمق بسیاری به داستان فیلم داد. همچنین حضور ستارگانی چون کریستین بیل، کیلین مورفی، گری اولدمن و مورگان فریمن در بتمن آغاز میکند باعث شهرت بیشتر آن شدند.
7. Tenet – تنت
پس از نمایش پیچیدگیهای زمانی در پایان میان ستارهای، نولان با فیلم تنت بازی با زمان را به زمین داستانهای جاسوسی برد. دیوید واشنگتن و رابرت پتینسون در این فیلم از سوی یک سازمان مخفی اعزام شدهاند تا جهان را نجات بدهند. البته که هیچ چیز به این سادگیها نیست.
فناوریای وجود دارد که میتواند زمان را برای افراد معکوس کند. چنین فناوریای را با فضایی مشابه فیلمهای جیمز باند ترکیب کنید و نبوغ نولان را به آن اضافه کنید. قطعاً نتیجه یکی از برترین فیلم های کریستوفر نولان است.
6. The Prestige – پرستیژ
پرستیژ پس از شوالیه تاریکی، نولان را کمی از فضای ابرقهرمانی دور کرد. داستان این فیلم درباره دو شعبده باز است که در ابتدا به عنوان دو دوست کار خود آغاز میکنند. اگرچه که هرکدام به دنبال موفقیت خویش، کمی از محدودیتهای اخلاقی خود دور شده و برای همیشه دوست نمیمانند.
درحالی که پستیژ دارای پیچشهای داستانی بسیار زیادی است، اما این تراژدی است که در مرکز داستان قرار دارد. برخی از منتقدان این فیلم را بیش از حد پیچیده و بیارزش خطاب کردند. با این حال امروزه به عناون یکی از بهترین فیلم های کریستوفر نولان شناخته میشود.
5. Memento – یادگاری
یادگاری فیلمی است که کریستوفر نولان را برای اولین بار به شهرت رساند. همچون تقریباً تمام فیلم های کریستوفر نولان، یادگاری نیز روایتی پیچیده و غیر متعارف دارد. این بار داستان فیلم از آخر به اول روایت شده و شخصیت اصلی، گای پیرس، در تلاش برای پیدا کردن قاتل همسرش است.
علاوه بر معکوس بودن روایت، شخصیت اصلی ذهنی آسیب دیده دارد و توانایی ایجاد خاطرات جدید در حافظه دراز مدت او وجود ندارد. این بدان معناست که گای پیرس تنها پیش زمینهای در ذهن خود دارد و تقریباً هیچ چیز جدیدی را نمیتواند به یاد آورد. این سناریو دیوانهوار، تراژدیک و حتی گاهی بامزه است.
4. Interstellar – میان ستارهای
میان ستارهای یکی از فیلم های علمی تخیلی کریستوفر نولان است. شاید حتی بتوانیم این فیلم را حماسه فضایی نولان بدانیم. داستان فیلم درباره کوپر و تیمی از فضانوردان است که به امید یافتن خانهای جدید برای بشر، از طریق یک کرمچاله به سامانه خورشیدی دیگری میروند. در این بین مهمترین تمرکز فیلم، بر رابطه بین کوپر و دختر کوچکش است که مجبور بود برای این ماموریت، او را در زمین ترک کند.
میان ستارهای لحظات هیجان انگیز، اکشن، و عاطفی بسیاری دارد که موسیقی متن بینظیر هانس زیمر در تمام این لحظات همراه بیننده است. شاید این حتی بهترین و نمادینترین موسیقی متن بین تمام فیلم های کریستوفر نولان باشد. همچنین باید گفت که میان ستارهای ادای احترامی از سوی کریستوفر نولان به استنلی کوبریک و فیلم 2001: A Space Odyssey است.
3. Inception – تلقین
با موفقیت بسیار فیلمهای بتمن، کریستوفر نولان حالا میتوانست بودجهای عظیم از برادران وارنر برای فیلمهایش بگیرد. پس او به سراغ ایدهای رفت که سالها در سر داشت؛ ایدهای که ممکن بود منجر به ساخت یکی از فیلم های ترسناک کریستوفر نولان شود. هرچند که او در نهایت از ایده ساخت تلقین در ژانر ترسناک صرف نظر کرد و دزدی را به عنوان موضوع اصلی قرار داد. اما نه یک دزدی عادی؛ یک دزدی در دنیای رویا!
تلقین دارای صحنههای هیجان انگیز بسیاری است که اغلب بدون جلوههای ویژه و به شکلی ماهرانه ساخته شدهاند.
2. Oppenheimer – اوپنهایمر
اوپنهایمر جدیدترین و شاید برجستهترین اثر در فیلمشناسی کریستوفر نولان است. چرا که شاید فیلم جدید نولان بمب اتم را در نام و توصیف خود دارد، اما برخلاف آثار بلاک باستر ابرقهرمانی یا علمی تخیلی قبلی، درباره زندگی واقعی یک مرد بسیار ساکت و آرام است. در این فیلم شاهد برداشت نولان از زندگی جی رابرت اوپنهایمر، رهبر پروژه منهتن هستیم که به ساخت اولین بمب اتم منجر شد.
فیلم اوپنهایمر طی سه ساعت و با ریتمی کند، داستان ساخت بمب اتم و برخی از مسائل سیاسی آن زمان در آمریکا را روایت میکند. شاید این طرح کمی خسته کننده بهنظر برسد، اما اوپنهایمر یکی از پر تنشترین فیلمهای نولان است. او صحنههایی بسیار پر اضطراب و همزمان عمیق را در این فیلم خلق کرد که بیشک ارزش بسیاری در میان دیگر آثار او دارند.
1. The Dark Knight – شوالیه تاریکی
شوالیه تاریکی نه تنها بهترین فیلم کریستوفر نولان، بلکه یک فیلم بسیار مهم در تاریخ آثار ابرقهرمانی است. نولان فیلم بتمن آغاز میکند را از هر لحاظ بهبود داد و ننتیجه موفقیتی عظیم به نام شوالیه تاریکی بود. فیلم با تلاش بروس وین برای داشتن یک زندگی عادی شروع میشود و مرزهای اخلاقی او به عنوان بتمن را روایت میکند. با این حال این جوکر است که فیلم را به نام خود میکند. هیث لجر نمادینترین جوکر تاریخ سینما را در این فیلم به نمایش میگذارد و میتواند در یک لحظه، از مردی ساده به یک دیوانه وحشتناک تبدیل شود.
حتی با گذشت 16 سال، شوالیه تاریکی به عنوان یکی از بهترین آثار ابرقهرمانی تاریخ شناخته میشود. درکل شوالیه تاریکی فیلمی کمنظیر است که ثابت میکند اقتباسهای ابرقهرمانی نیز در دست سازندگان کار بلد، میتوانند هم سطح بزرگترین فیلمهای سینما قرار گیرند.