در دنیای امروز، با حجم بیپایانی از محتوا مواجهیم که گاهی میتواند ما را سردرگم کند. وقتی به انبوهی از عناوین و گزینهها نگاه میکنیم، گاهی حس میکنیم در دریایی از امکانات غرق شدهایم. اما این شرایط یک مزیت جدی هم دارد: در سینما، گزینههای بیشمار نهتنها جذابیت زیادی دارند، بلکه نشان میدهند یک فیلم عالی میتواند از هر جایی پدیدار شود. ممکن است از قلب سینمای تجاری بیرون بیاید، همانطور که آثار برجستهای مثل «پشت و رو ۲» یا «تلماسه: بخش دوم» گواه این امر هستند. شاید از دنیای سینمای مستقل، سینمای بینالملل، مستندها یا حتی دنیای پلتفرمهای استریم سرچشمه بگیرد.
گاهی نیز از زیرزمین سینما، همانند فیلمی جسورانه چون «جوکر مردم»، سر برمیآورد. این فیلمها ممکن است نتیجه جهشی شجاعانه از سوی یک فیلمساز بلندپرواز باشند یا نشاندهنده ورود یک کارگردان به مرحلهای تازه از کلاسیسیسم ناب، مثل فیلم «اتاق کناری». ما در این مقاله تلاش کردهایم لیستی متنوع و هیجانانگیز ارائه دهیم که آثار گوناگونی از ژانرها و سبکهای مختلف را دربرمیگیرد. وجه مشترک تمام فیلمهای این فهرست، اشتیاق و خلاقیتی است که در فرآیند ساخت هر یک از آنها جریان داشته است.

A Real Pain | یک برنامه واقعی
فیلم A Real Pain شاید اولین تجربه کارگردانی جسی آیزنبرگ نباشد، اما بدون شک فیلمی است که او را بهعنوان یک فیلمساز برجسته معرفی میکند. در این اثر، آیزنبرگ و کیرن کالکین نقش دو پسرعمو را بازی میکنند که زمانی بسیار نزدیک به یکدیگر بودهاند، اما اکنون فاصله گرفتهاند. آنها برای شرکت در یک تور گروهی مرتبط با هولوکاست به لهستان سفر میکنند. این فیلم را میتوان هوشمندانهترین کمدی همراهتاکنون دانست؛ اثری که همزمان بهطور عمیق و فلسفی به بررسی تأثیرات یک فاجعه تاریخی همچون هولوکاست بر هویت خانوادگی میپردازد.
این فیلم همچنین نگاهی تند و تیز به نوعی اختلال شخصیت در قرن بیستویکم دارد که حتی جذابترین شخصیتها را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. یکی از چنین شخصیتهایی بنجی است که توسط کالکین با اجرایی خیرهکننده و پیچیده به تصویر کشیده شده است؛ شخصیتی که تعادل میان کاریزما و آزاردهندگی، حساسیت و خودشیفتگی، و مهارت کلامی و چالشهای روانی را به زیبایی به نمایش میگذارد. آیزنبرگ با خلق دیالوگهایی پویا و خودجوش، اثری ارائه داده که میتواند در کنار دیالوگنویسی برجسته وودی آلن، بن هکت و فیلمهایی چون My Dinner with Andre قرار گیرد. این فیلم صدای بیپردهای از افرادی است که دقیقاً همان چیزی را که فکر میکنند، بیان میکنند؛ و چنین سبک فیلمسازی، چیزی است که جهان امروز به آن نیاز دارد.
Inside Out 2 | پشت و رو قسمت دوم
نُه سال پیش، فیلم پشت و رو (Inside Out) بهعنوان یک شاهکار خلاقانه معرفی شد؛ اثری که احساسات بنیادین انسانی مانند شادی، خشم، ترس، انزجار و غم را به شخصیتهای زنده تبدیل کرد و به طرز شگفتانگیزی این کار را در قالب انیمیشنی رنگارنگ و مناسب کودکان انجام داد. اما حالا که یک فیلم کامل را در دنیای مغز پرداختهشده توسط پیکسار گذراندهایم، دنبالهی این اثر چه حرف تازهای برای گفتن دارد؟ پشت و رو ۲ با اضافه کردن احساسات جدید و جذاب مثل حسادت، بیحوصلگی و اضطراب (که نقش دزد صحنه را بازی میکند)، ما را به دنیای ریلی، نوجوان ۱۳ سالهای که اکنون دانشآموز سال اول دبیرستان است، میبرد.
همچنین ببینید: بهترین فیلمها از نگاه Rotten Tomatos
این بار، ریلی برای جلب نظر همتیمیهایش در تیم هاکی، دوستان قدیمیاش را پشت سر میگذارد. اما چیزی که این دنباله را حتی از نسخه اول هم هیجانانگیزتر میکند، مواجهه با یکی از بزرگترین پرسشهای متافیزیکی دوران نوجوانی است: در عصر شبکههای اجتماعی، وقتی که تمایل به راضی کردن دیگران بر هویت واقعی شما سایه میاندازد، واقعاً چه کسی هستید؟ این فیلم با همان عمقی که فیلم کلاس هشتم (Eighth Grade) این موضوع را بررسی کرده بود، به این مسئله میپردازد و در عین حال با جادوی بصری و طنز هوشمندانهای همراه است که همچنان یکی از ویژگیهای بارز و خیرهکننده آثار پیکسار به شمار میرود.
A Complete Unknown | کاملا ناشناخته
شاید نتوان A Complete Unknown را یک بیوگرافی کاملاً غیرمعمول درباره زندگی باب دیلن دانست، اما بدون شک درام جیمز منگولد درباره سالهای اولیه این اسطوره موسیقی، به شیوهای زیبا و پراکنده روایت میشود. فیلم با قهرمان افسانهای خود – خوانندهای با موهای فر، عینک آفتابی و سبک خاصِ نوازندگی در کافهها – همراه است و آهنگها را بهطور کامل اجرا میکند، به گونهای که خود موسیقی به روایتگر داستان فیلم تبدیل میشود.
تیموتی شالامی در این نقش یک کشف بزرگ است. او با بازی هوشمندانه و سکوتی مرموز، کاریزماتیک بودن دیلن را به تصویر میکشد؛ همان شخصیتی که میان خطوط خواندنی است و همچون مادهای ضدِ معمول، غیرقابل پیشبینی است. اجرای شالامی نهتنها به دیلن وفادار است، بلکه با منطق سینما نیز هماهنگ است. مخاطب در مواجهه با این شخصیت جوان و رازآلود که هنگام خواندن، فضا را روشن میکند، مشتاق کشف انگیزههای درونی او میشود. فیلم با ظرافتی مهندسیشده، تمام عناصر یک بیوگرافی معمولی را در خود دارد، اما تجربهای که ارائه میدهد، بیشتر شبیه به یک موزیکال است. در تماشای A Complete Unknown، سفر دیلن به سوی نور به سفری شخصی برای مخاطب تبدیل میشود.
The People’s Joker | جوکر مردم
دنباله واقعی فیلم جوکر اینجاست. پس از شکست هنری و تجاری جوکر: جنون مشترک (Joker: Folie à Deux)، برخی از منتقدان برجسته از این اثر بحثبرانگیز تاد فیلیپس دفاع کردند. کوئنتین تارانتینو و جان واترز از طرفداران سرسخت این فیلم بودند و برخی منتقدان نیز با این ایده که «فیلم عمداً شکست میخورد!»، به شکلی عجیب لذت عمیقی از این تجربه گرفتند، گویی فیلیپس به عمد قصد خشمگین کردن طرفداران را داشته است.
اما چرا باید اینقدر در خرابههای جنون مشترک کنکاش کرد، وقتی یک فیلم جوکر واقعی، تندرو، هیجانانگیز، و بهشدت شوکهکننده و خندهدار درست جلوی چشمان ما وجود دارد؟ در این اثر مستقل، ورا درو نقش جوکر دیوانه و افسانهای دنیای دیسی را بازی میکند، که همزمان یک پارودی جسورانه از جوکر و یک قهرمان ترنس صادقانه است که از شخصیت جوکر برای بیان هویت خود به جهان استفاده میکند.
این فیلم که خارج از سیستم استودیویی و بدون حق استفاده از آثار اصلی ساخته شده، نتیجه یک وسواس خالص طرفداران است که در فضایی دیوانهوار و بازیگوش رسانهای روایت میشود. این اثر به طرز شگفتانگیزی با این ایده بازی میکند که کسانی که خود را در دنیای نقشآفرینی و کاسپلی غرق میکنند، به روح واقعی کتابهای مصور نزدیکترند. جوکر مردم نهتنها یک فیلم است، بلکه یک بیانیه شورانگیز از هویت و خلاقیت است.
The Bikeriders | موتورسواران
مانند یورشی از اسبهای وحشی، گروه موتورسواری وندالها بهصورت دستهجمعی حرکت میکند. لرزش صدای موتورهای آنها را قبل از دیدنشان عمیقاً در استخوانهای خود احساس میکنید – صدایی بم، مردانه و ترسناک – که باعث میشود عابران عصبی از خیابان کنار بروند تا مبادا این یاغیان بهانهای برای شروع یک دعوا پیدا کنند. هرچند این گروه نمادهای ضدسیستم به شمار میروند، اما قوانینی سختگیرانه بر رفتارشان حاکم است… یا حداقل اینطور بود، تا زمانی که فرهنگ تغییر کرد و این گاوچرانهای قرن بیستم را پشت سر گذاشت.
کارگردان جف نیکولز، با الهام از کتاب سیاهوسفید عکاس دنی لیون درباره پرترههای موتورسواری دهه ۶۰ میلادی در غرب میانه آمریکا، این میکروکاسم اجتماعی را میبیند که چگونه مانند دنیای گانگسترها در حماسه پدرخوانده بهآرامی به نابودی میرسد. اگر این مقایسه بلندپروازانه به نظر میرسد، دوباره فکر کنید: موتورسواران در چندین لایه طنینانداز میشود و مردانگی آمریکایی را مورد پرسش قرار میدهد، همانطور که شخصیت کتی (با بازی جودی کومر) با حیرت به یکی از این یاغیان دل میبندد.
با مشاهده رفتار تام هاردی (که با لحنی حساس و لحظاتی طنزآمیز، برداشتی از مارلون براندو ارائه میدهد) و آستین باتلر، ستاره الویس (که بهترین تلاشش برای تداعی جیمز دین را به نمایش میگذارد)، در تعامل با موتورسیکلتهایشان، بهسختی میتوان تصور کرد که زنان چگونه در این مثلثهای عاشقانه موتورسوارانه جای میگیرند. وای به حال همسری که بین یک وندال و موتور محبوبش قرار بگیرد!
Dune Part II | تلماسه قسمت دوم
در فیلم اصلی جنگ ستارگان، لحظهای بهیادماندنی وجود دارد که لوک اسکایواکر به افق صحرای سیاره خانگیاش نگاه میکند و دو خورشید را میبیند که در دوردست غروب میکنند. این جزئیات ساده، اما قدرتمند، همزمان نشان میدهد که دنیای او چقدر شبیه دنیای ماست و در عین حال چقدر ناشناخته و متفاوت. فیلم تلماسه ساخته دنی ویلنوو، اولین فرنچایز علمیتخیلی است که میتواند همان حس شگفتی را در ما برانگیزد، و این دنباله سهساعته همه چیز را به اوج میرساند.
همچنین ببینید: بهترین فیلمها از نگاه imbd
در اولین بلاکباستر بزرگ پس از اعتصابات صنعتی سال گذشته، تلماسه: بخش دوم ما را به دنیایی دیگر برد، آنگونه که فقط هالیوود میتواند. فیلم، شخصیت منفی قدرتمندی را در فید-راوتا (با بازی آستین باتلر) معرفی میکند، صحنههایی از آزمایشهای سخت تیموتی شالامه برای اثبات «برگزیده بودن» او را به نمایش میگذارد، و در نهایت، لحظات بهشدت رضایتبخشی از مهارت او در «موجسواری روی کرمهای شنی» را ارائه میدهد.
بااینحال، آنچه تلماسه: بخش دوم را به زمین نزدیکتر میکند (به معنای استعاری)، لحظات انسانی و قابلدرکی است که در میان چشماندازهای خیرهکننده ویلنوو به نمایش گذاشته میشود. هرچند طرفداران سرسخت رمانهای فرانک هربرت ممکن است در مورد نکات حذفشده صحبت کنند، اما شاهکار واقعی این فیلم در سادهسازی داستانهای پیچیده و ارائه آنها به شکل ضرباهنگهای روایتی روشن است. این دستاورد باعث میشود اسطورهشناسی فیلم تقریباً شهودی به نظر برسد، درست مانند حس دیدن غروب دو خورشید، نیم قرن پیش.
A Different Man | یک مرد دیگر
شاید آدام پیرسون را از فیلم زیر پوست به یاد بیاورید. شرایط خاصی به نام نوروفیبروماتوزیس که باعث ایجاد تومورهای غیرعادی در صورت او شده، مانعی برای پیگیری حرفه بازیگریاش نشده است. داستان فیلم یک مرد متفاوت نیز مشابه است. ادوارد (با بازی سباستین استن، در زیر آرایشهای سنگین) شخصیتی است که باور دارد ظاهرش او را از موفقیتهای بزرگ در کار، عشق و تحقق شخصی بازداشته است.
ادوارد با این تفکر که ظاهرش سد راهش است، به یک عمل آزمایشی تن میدهد؛ عملی که او را بهصورت یک فرد خوشچهره و مطابق با استانداردهای معمول درمیآورد. اما این تغییر باعث میشود دیگر برای کسانی که قبلاً به او توجه داشتند، از جمله نمایشنامهنویس همسایهاش (با بازی رناته رینسوه)، جذابیتی نداشته باشد.
این فیلم علمیتخیلی با رویکردی تیره و طنزآمیز، از دیدگاههای کمتر دیدهشدهای به مسائل مرتبط با تصویر بدنی و هویت در صنعت فیلمسازی میپردازد. شباهتی که با فیلم ماده دارد، پیام مشترک «مواظب آرزوهایت باش» است، اما در یک مرد متفاوت مسائل مربوط به بازنمایی، هویت و انتخاب بازیگر با جزئیاتی عمیقتر به تصویر کشیده شده است و مخاطب را به چالش میکشد تا به هنجارهای اجتماعی درباره ظاهر و ارزش افراد فکر کند.
Green Border | مرز سبز
برخی فیلمها ما را به دنیایی خیالی میبرند، درحالیکه برخی دیگر ما را مستقیماً با واقعیتهای بیرحمانهای روبهرو میکنند که حتی در بدترین کابوسهایمان هم تصور نمیکنیم. کارگردان آگنیشکا هالند بخش عمدهای از حرفهاش را به روشن کردن «حقایق سخت» اختصاص داده است؛ عبارتی که مایک لی در درامهای ارزشمند اما سبکتر خود به کار میبرد. در این فیلم تکاندهنده و بیرحم، هالند بحران انسانی در مرز میان لهستان و بلاروس را به تصویر میکشد؛ جایی که هر دو طرف از پذیرش پناهندگان سوری خودداری کرده و آنها را به کشور همسایه بازمیگردانند، بیآنکه به رفاه یا بقای آنها توجهی داشته باشند.
هالند ما را وادار میکند با مردمی که در این برزخ بیرحمانه گرفتار شدهاند، همذاتپنداری کنیم. این وضعیت به حدی مضحک و پوچ است که شاید در شرایطی دیگر آن را با آثار کافکا یا رمان تبصره ۲۲ مقایسه کنیم، اما وقتی پای زندگیهای واقعی در میان است، هیچ جنبه خندهداری وجود ندارد.
در نقطهای از فیلم، تمرکز به سمت مردم محلی لهستان تغییر میکند و بهنوعی احساس شرم و مسئولیت در آنها برمیانگیزد تا در این بحران دخالت کنند. اما فیلم به وضوح نشان میدهد که همه تراژدیها به این سادگی قابل حل نیستند و برخی از آنها چنان عمیق و بیرحمانهاند که تنها میتوان شاهد آنها بود و از ناتوانی در تغییرشان رنج کشید.
Femme | زن
فیلم Femme نشاندهنده پیشرفت چشمگیر در نمایش روابط کوئیر بر پرده سینماست؛ به گونهای که داستانی پیچیده و تیزبینانه مانند این فیلم میتواند وجود داشته باشد. این اثر روانشناسانه که اولین فیلم بلند سام اچ. فریمن و نگ چون پینگ است، همانقدر که از نظر استایل تحریکآمیز یادآور دوران اوج برایان دی پالماست، از نظر سیاسی نیز حساسیتی مشابه با فیلم او اثر پل ورهوفن دارد. داستان درباره یک هنرمند درَگ سیاهپوست (با بازی نیتن استوارت-جارت) است که در بیرون از یک باشگاه به شدت مورد حمله فیزیکی همجنسگراهراسانه قرار میگیرد. چند ماه بعد، او مهاجم خود را در یک سونای مخصوص همجنسگرایان شناسایی میکند.
در حالی که دلایل بسیاری برای فرار از این موقعیت وجود دارد، قربانی که همچنان دچار آسیبهای روانی است، بهجای دوری، وارد یک رابطه جنسی پرتنش با مهاجم میشود؛ مردی که همچنان هویت جنسی خود را پنهان میکند (با بازی شگفتانگیز جرج مککی که در پذیرش نقشهای دشوار شهرت دارد). بازیهای قدرتی که در ادامه رخ میدهند، بهشدت پیچیده و غیرقابل پیشبینی هستند و میتوان آنها را بین آثار جسورانهای مانند نمایشنامه بازی برده و تجربیات شخصیت نیکول کیدمن در Babygirl قرار داد. با این تفاوت که اینبار هیچ «کلمه امنی» برای بازگشت از این مسیر پرمخاطره وجود ندارد.
The Room Next Door | اتاق همسایه
برخی از طرفداران پدرو آلمودووار از این مینالند که فیلمهای جدید او دیگر به شدت آثار اولیه و زیبا و مخالف هنجارهای اجتماعی او نیستند. اما راستش، من شخصاً از ابعاد شخصی و جسورانهای که این کارگردان اسپانیایی در سالهای اخیر به نمایش گذاشته است (مانند فیلم درد و شکوه که بخشی از ناراحتیهای مزمن او را نشان میدهد) لذت میبرم و حیرت میکنم که کسی ممکن است فیلمی درباره خودکشی با کمک پزشکی را به مراتب کمتر از فیلمهایی چون ¡Átame! (ببند مرا!) به شمار آورد.
در اولین فیلم به زبان انگلیسیاش، آلمودووار از بازیگران فوقالعاده جولین مور و تیلدا سوئینتون استفاده کرده تا دو دوست قدیمی را به تصویر بکشد که بهواسطه توافقی که یکی از آنها برای همراهی دوست بیمار خود در مسیر مرگ انجام میدهد، پیوندی عاطفی برقرار میکنند. گاهی اوقات، اینطور به نظر میرسد که این فیلمساز بیخدا سینه خود را شکافته و نگرانیهای درونیاش درباره مرگ، میراث و سرنوشت کره زمین را برای ما به نمایش گذاشته است. راستش، امیدواریم که همه ما بتوانیم اینطور به طور شیک و زیبا به شب خوب بپیوندیم.
The Count of Monte Cristo | کنت مونت کریستو
این بلاکباستر عظیم در فرانسه، ساخته ماتیو دلپورت و الکساندر دو لا پاتلییر، توانست نسل جدیدی را با یکی از بزرگترین آنتیقهرمانان رمانتیک فرانسه، ادموند دانتس (با بازی پیر نینی) آشنا کند، اما ممکن است پیدا کردن آن در ایالات متحده کمی سختتر باشد، جایی که این فیلم در تاریخ 20 دسامبر اکران میشود. این بازسازی عظیم، که توسط همان دو نویسندهای که سال پیش سه تفنگدار الکساندر دوما را به تصویر کشیدند ساخته شده، کاملاً حس و حال متفاوتی نسبت به آن دو قسمت کثیفنما دارد. کنت با هیجان و نمایشهای سینمایی هالیوودی کلاسیک، هرچند دانتس در حال طرح فرار از زندان جزیرهای است یا در حال اجرای نقشههای خود برای تسویه حساب است، ما را به سمت خود میکشد. مانند پاسخ فرانسه به پدیده ابرقهرمانان آمریکایی، اشتیاق کنت برای عدالت، ما را برای سه ساعت هیجانانگیز همراهی میکند و در نهایت نشان میدهد که انتقام چقدر برای همه طرفها مضر است.