کمیک بوک یا کمیک چیست؟ چطور داستانهای مصور ساده تبدیل به یکی از بزرگترین رسانههای سرگرمی جهان شدند که حالا منبع اقتباسی بر پر فروشترین فیلمهای سینما و بازیهای ویدیویی هستند؟ مرد عنکبوتی و بتمن و سوپرمن چطور خلق شدند و به کمیک بوکها معنایی تازه دادند؟ دهها و حتی صدها سوال درباره جهان جذاب کمیکها وجود دارد که میتوانیم بپرسیم. اما اینبار قصد داریم تا به کلیات و معرفی چند مورد از بهترین کمیک بوک های تاریخ بپردازیم تا اگر شناختی به این رسانه سرگرمی جذاب ندارید، نگاهی بهتری به آن پیدا کنید.
تصویر برای داستان
تاریخچه کمیک بوکها به بیش از 50 هزار سال پیش باز میگردد. زمانی که انسان برای اولین بار تصمیم گرفت تا از نقاشی و تصویر سازی برای روایت داستان استفاده کند. در مصر و روم باستان نیز نمونههای پیشرفتهتر این میل انسان به روایت در تصویر را میتوان دید. اگرچه که چیزی به نام کمیک بوک تا قرن هجدهم میلادی وجود نداشت، اما نسلهای پیشین این زیرشاخه هنر حتی پیش از آغاز تمدن در بین انسانها وجود داشت.
با گذشت زمان، تمدن نیز پیشرفت کرد و حالا زندگی انسان متفاوت بود. اما عادتهای قدیمی ما هیچگاه از بین نرفتند و صرفاً از شکلی به شکل دیگر تغییر یافتند. انسان مدرن تصمیم گرفت به جای روایت داستان خودش، و یا روایت داستان خدایانی که میپرستد، داستانی سرگرم کننده و مصرفی را به تصویر بکشد. این خاستگاه کمیک بوک بود. داستانی مصور، سرگرم کننده و متناسب با مصرف جامعه!
روزنامه و مجله
این داستانهای مصرفی طبق سلیقه و نیاز جامعه به روزنامهها و مجلات راه یافتند و اغلب بسیار کوتاه، و کمدی بودند. ریشه کلمه کمیک نیز از کمدی بوده و نشان دهنده اهمیت کمدی در کمیکها است. این داستانهای کوتاه اغلب شامل چند تصویر میشدند که به هرکدام از آنها پنل گفته میشد. این پنلها در کنار یکدیگر قرار گرفته و شاید یک صفحه یا حتی تنها بخشی از یک صفحه را پر میکردند. این ساختار اولیه کمیکهای امروزی شد.
یکی دیگر از مهمترین ساختارهای کمیک، استفاده از ابرهای دیالوگ است که به مرور مورد استفاده قرار گرفت و از ابتدا اینگونه نبود. درواقع کمیکها به سمتی رفتند که بهجای استفاده از یک راوی همچون کتابهای داستان، دیالوگ را مستقیماً از زبان شخصیت بیان کنند. برای این کار نیز ابرهای مخصوصی طراحی کردند که بسته به نیاز، دیالوگ را از دهان و یا از ذهن شخصیت بیرون کشیده و در کادری مشخص مینویسند. این کار باعث زندهتر شدن کمیکها شد. البته باید گفت که کمیکها در اوایل راه خود، استفاده چندانی از متن و دیالوگ نداشتند و تصویر مهمترین مشخصه آنها بود. حتی در بسیاری از موارد دیالوگ به کلی وجود نداشت و تمام داستان طی تصاویر روایت میشد.
کمیک بوک
پس از محبوبیت کمیکها در مجلات و روزنامهها، کمیک بوکها یا مجلات کمیک شکل گرفتند. کمیک بوکها کتابها یا مجلاتی بودند که تنها شامل داستانهای کمیک مصور بوده و محتوای زیاد دیگری نداشتند. این گام بزرگ دیگری در صنعت عظیم کمیک بوک بود.
به مرور تمرکز از فقط ژانر کمدی نیز برداشته شد و کمیک بوکهای غیر کمدی نیز به بازار آمدند. در این میان دیسی کامیکس، که به معنای Detective Comics یا کمیکهای کارآگاهی بود درحال شکل گرفتن و ظهور بود. دیسی یک خط چاپ داشت که داستانهایی جنایی و کارآگاهی را برای مردم عرضه ميکرد که مورد استقبال بسیار زیادی قرار گرفت.
ابرقهرمانها
دیسی کامیکس یک نوآوری دیگر نیز در صنعت کمیک انجام داد. در سال 1938، دیسی کامیکس یک خط چاپ جدید تحت عنوان Action Comics را در دستور کار خود قرار داد تا به ژانر اکشن نیز بپردازد. اما این مسئله فراتر از یک داستان اکشن ساده بود؛ سری اکشن کامیکش منجر به تولد اولین ابرقهرمان واقعی و مطرح کمیک بوکها شد؛ اکشن کامیکس سوپرمن را خلق کرد!
با خلق شخصیت سوپرمن، عصر طلایی کمیک بوکها آغاز شد و حالا ابرقهرمانها تبدیل به نماد کمیک بوک شده بودند. نمادی که با گذشت بیش از 80 سال همچنان بر کمیک بوکها باقی مانده است. پس از سوپرمن، بتمن و دهها ابرقهرمان دیگر در دیسی کامیکس خلق شدند که هرکدام طرفداران بیشتر و جدیدتری را درگیر خود میکردند. اما همچنین نشر بزرگی نمیتوانست بدون رقیب بماند.
مارول
در سال 1939، یعنی یک سال پس از خلق سوپرمن، شخصی به نام مارتین گودمن نشر جدیدی به نام تایملی کامیکس را تاسیس کرد. همانطور که سوپرمن به نماد دیسی تبدیل شده بود، شخصیت کاپیتان آمریکا نیز نماد تایملی شد. این شخصیت در اوج جنگ جهانی دوم خلق شد و مستقیماً بهخاطر شرایط اجتماعی جنگ و میهن پرستی مردم به شهرت رسید. کاپیتان آمریکا نماد آمریکا در جنگ علیه نازیها بود و حتی در پایان داستان چند سالهاش، شخصاً مشتی به صورت آدولف هیتلر کوبید و به جنگ پایان داد.
نشر تایملی یک بار در سال 1951 و بار دیگر در سال 1961 نام خود را در ابتدا به اطلس کامیکس و در نهایت به مارول کامیکس تغییر داد که تا همین امروز باقی مانده است. مارول از همان ابتدا تا زمانی که این متن نگارش میشود، بزرگترین رقیب دیسی بوده و احتمالاً خواهد بود. مارول و دیسی دو غول بزرگ دنیای کمیک بوک هستند و تصور یکی بدون حضور دیگری کمی عجیب و دور از ذهن است.
پادشاه سرگرمی
کتاب، سینما، ویدیو گیم و حتی بردگیم؛ کمیک بوک به پادشاهی در دنیای سرگرمی تبدیل شده است که تقریباً تمام دیگر شاخههای سرگرمی را تحت تاثیر خودش قرار داده است. پر فروشترین فیلمهای سینمایی جهان اقتباسهایی از کمیک بوکها هستند. بازیهای ویدیویی بتمن و مرد عنکبوتی محبوبیت بسیاری دارند. حتی بردگیمهای قهرمانان مارول و بخصوص بتمن موفق به کسب نمرات بسیار بالایی شدهاند. این نشان دهنده پادشاهی کمیک بوکها بر جهان سرگرمی است. حتی اسباب بازیها نیز در خدمت شخصیتهای کمیک بوکی هستند.
حتما بخوانید: 10 شخصیت کمیک بوکی که در کمیک خلق نشدند ؛ از هارلی کوئین تا فیل کولسن
اینجاست که سوالی همچون کمیک بوک چیست مهم میشود. امروزه شناخت کمیکها برای درک بهتر وضعیت دنیای سرگرمی در هر پلتفرمی الزامی است. حتی خارج از دنیای ابرقهرمانها، آثار بسیار زیادی وجود دارند که ممکن است ندانید براساس کمیک بوک ساخته شدهاند. از سریال مردگان متحرک گرفته تا فیلم V for Vendetta و حتی بازی ویدیویی Wolf Among Us تماماً آثاری کمیک بوکی هستند.
بهترین کمیک های تاریخ
حالا که با تاریخچه کمیک استریپ کمی آشنا شدیم، زمان آن رسیده که به صورت عملی با آنها آشنا شده و کمیک بخوانیم. اما چه کمیکی؟ از آنجایی که اکثر ما با مارول و دیسی آشنایی داریم و هردوی آنها نیز جهان بسیار عظیمی دارند، معرفی بهترین کمیکهای آنها را برای مطلب دیگری میگذاریم. در عوض بهترین کمیک بوک های دنیا که بخشی از جهان مارول یا دیسی نیستند را به شما معرفی میکنیم. در اینجا تنها از سه مورد نام برده شده است که میتوانند آغاز مناسبی برای ورود شما به دنیای کمیک بوکها باشند.
3. Saga – حماسه
کمیک حماسه توسط برایان کی وان و فیونا استیپلز ساخته شده و بدون شک یکی از بهترین آثار علمی تخیلی است. اگرچه که شاید از بیرون اینطور به نظر نرسد، اما پس از آشنایی با قهرمان داستان حماسه کاملاً متوجه دلیل این موفقیت خواهید شد.
داستان حماسه همزمان که مقیاسی بزرگ و کیهانی دارد، شخصیتهای بسیار دوست داشتنی و قابل درک را به مخاطب ارائه میکند که از همان صفحه اول شما را با ماجراجوییشان درگیر میکند.
2. Watchmen – نگهبانان
شاید نمادینترین کار آلن مور، نویسنده مطرح کمیک بوک، واچمن یا نگهبانان باشد. او به همراه هنرمندانی همچون دیو گیبونز و جان هیگینز واچمن را برای نشر دیسی کامیکس نوشت. البته لازم به ذکر است که اگرچه دیسی وظیفه انتشار واچمن را برعهده داشت، اما این سری جدای از جهان ابرقهرمانان دیسی است. واچمن داستان ابرقهرمانان خطرناکی است که ویژگیهای اخلافی عجیب و متفاوتی دارند که چندان پایدار به نظر نمیرسد. درواقع واچمن یک کمدی تاریک از دنیای ابرقهرمانان بود.
حتما بخوانید: همه چیز درباره کمیک های بتمن ؛ از خیابانهای گاتهام تا مبارزه با فضاییها
این کمیک همچنین در زمان خود عناصر بسیاری از وضعیت اجتماعی همچون جنگ سرد و جنگ ویتنام را در دل داستان جای داده بود. برای مثال شخصیت دکتر منهتن را میتوان نمادی زنده از آغاز جنگهای هستهای دانست. همچنین واچمن یکی از اولین کمیکهایی بود که در لیست پرفروشترین کتابهای مجله تایمز قرار گرفت.
1. The Sandman – مرد شنی
مرد شنی گل سرسبد نشر ورتیگو، زیرمجموعه دیسی و یکی از بهترین کمیک بوک های تاریخ است که توسط نیل گیمن بزرگ نوشته شده و هنرمندان متعددی در تصویرپردازی آن نقش داشتهاند. داستان مرد شنی درباره رویا، یکی از هفت جاودان بیپایان است که توسط فرقهای زمینی اسیر میشود. جاودانهای بیپایان موجوداتی بسیار قدرتمند و خداگون هستند که وظایف کنترل جنبههای مختلف جهان را برعهده دارند.
مرد شنی به عنوان بزرگترین اثر نیل گیمن شناخته میشود این کمیک به دلیل استفاده از مسائل فلسفی، روانشناختی و فضای سورئالش در کنار شخصیتهای بینظیر مورد تجلیل بسیاری قرار گرفت.
جمع بندی
حالا هم میدانیم که کمیک چیست و هم با بهترینهای آن آشناییم. اگرچه که میتوانستیم در کنار این سه مورد، دهها مورد دیگر را نیز به شما معرفی کنیم اما از حوصله بحث کلی ما درباره کمیکها خارج بود و بهتر است آن را برای مطلبی دیگر بگذاریم. در عوض شما میتوانید با همین چند مورد اندک، راه خود در دنیای بیانتهای کمیک بوکها را آغاز کنید و در ادامه به سراغ عناوین بیشتر بروید.